خاطرات داروخانه83 – كادوي روز مادراز جيب بيمه

ساخت وبلاگ

هديه روز مادرخاطرات داروخانه83 :


  كادوي روز مادراز جيب بيمه


يك آقايي دفترچه را جلو من گذاشت .شرح حال گرفتم و در حال نوشتن داروهايش بودم كه گفتش پس فردا روز مادر است بالاخره بايد يك هديه اي هم براي مادر خانمم ببرم لطف كنيد يك شربت معده (آلومينيم ام جي اس) برايم بنويسيد. در جواب گفتم شما ناراحتي معده نداريد كه برايتان شربت معده بنويسم. براي ترغيب بنده گفتش : پس فردا ميخواهم پيشش بروم و بد است كه دست خالي بروم. برايش توضيح دادم كه اين دفترچه براي شخص شماست و داروهاي مورد نياز شما را بايد بنويسيم كه علي رغم توضيحم گفت كه براي همين ميگويم كه چون دفترچه من است بنويسيد و در ادامه گفتش اگر ننويسيد بايد دست خالي پيش ايشان بروم (بحالت مظلوم نمايي با صداي آرام) كه با شنيدن اين حرفها پاسخ دادم كه خب از داروخانه بيرون پول بدهيد و بگيريد كه دست خالي نباشيد.


به نقل از :آقاي دكتر ارشاد منش همكار تامين اجتماعي

??پيشگيري ازکم خوني فقر آ...
ما را در سایت ??پيشگيري ازکم خوني فقر آ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3salimidrc بازدید : 189 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 13:51