خاطرات داروخانه 81- خدمت يا پول دوستي!!!!!

ساخت وبلاگ

پول درآوردن در شرايط بد اقتصاديخاطرات داروخانه 81- خدمت يا پول دوستي


شب عيد ساعت 4بامداد يک نفر اومد زنگ داروخانه رو زد  ....


وقتي باز کرديم با تعجب گفت که چرا باز کرديد  ...


من هم گفتم چون زنگ زديد من اومدم ببينم اگر دستوري داريد انجام بدم  ...


ايشان هم گفت که


نه الان که کاري ندارم ولي يک نسخه دارم ميخواستم بپرسم ببينم فردا صبح باز هستيد بيام بگيرم  ....


در جواب گفتم که ما شبانه روزي هستيم و هميشه داروخانه باز هست  .....


ايشان فرمودند که دکتر ها همه شون ميگويند که ناراحتي هاي روحي و رواني زياد شده و سعي کنيد به کانون خانواده بيشتر اهميت بدهيد  .....


ولي خودشون حتي شب عيد هم کار مي کنند و به خاطر پول از خانواده شون فاصله مي گيرند...


فقط يک کلمه گفتم...


خدا امواتتون رو بيامرزه


به نقل از همكار عزيزم:دكترميكاييل كبيري

??پيشگيري ازکم خوني فقر آ...
ما را در سایت ??پيشگيري ازکم خوني فقر آ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3salimidrc بازدید : 164 تاريخ : شنبه 19 فروردين 1396 ساعت: 20:40